شرکت هلدینگ یک نوع ساختار شرکتی است که به عنوان یک واحد مرکزی (شرکت مادر) عمل میکند و سهامداری در شرکتهای دیگر دارد که به عنوان شرکتهای تابعه یا شرکتهای زیرمجموعه شناخته میشوند. شرکت مادر (هلدینگ) در این ساختار نقش مدیریتی فعّال دارد و کنترل بیشتری بر تصمیمات شرکتهای زیرمجموعه خود دارد. مهمترین ویژگی شرکت هلدینگ این است که به جای تولید محصولات یا ارائه خدمات مستقیم به مشتریان، به صورت غیرمستقیم از طریق سهامداری در شرکتهای دیگر در صنایع مختلف حضور دارد. شرکتهای تابعه ممکن است در صنایع مختلف فعالیت داشته باشند، از جمله تولید، خدمات مالی، فناوری، حمل و نقل، و بسیاری دیگر. مزیت اصلی این ساختار این است که شرکت هلدینگ از تنوع بخشیدن به سرمایهگذاریها و کاهش ریسکها بهرهمند میشود. همچنین، این نوع شرکتی امکان بهرهگیری از مدیریت متخصص در هر شرکت تابعه را فراهم میکند و این شرکتها مستقل از یکدیگر عمل میکنند. به عنوان مثال، یک شرکت هلدینگ ممکن است سهامداری در شرکتهایی داشته باشد که در زمینههای مختلف همچون صنایع غذایی، ارتباطات، انرژی، و ساختمان فعالیت میکنند. این شرکتهای تابعه به صورت مستقل در هر زمینه فعالیت دارند و شرکت هلدینگ از نزدیکی به این شرکتها برای بهینهسازی عملکرد و سوددهی بهره میبرد.
ساختار شرکت هلدینگ چیست؟
ساختار شرکت هلدینگ در حقیقت یک ساختار سازمانی است که شامل یک شرکت مادر (هلدینگ) و یک یا چند شرکت تابعه (زیرمجموعه) است. در این ساختار، شرکت مادر سهامی را در شرکتهای تابعه در اختیار دارد و کنترل استراتژیک را بر آنها میپذیرد. شرکت مادر معمولاً به طور کامل یا جزئی سهام در شرکتهای تابعه را میتواند داشته باشد. در ساختار شرکت هلدینگ، شرکت مادر به عنوان یک واحد مرکزی عمل میکند و فعالیتهای استراتژیک، مدیریت مالی، تصمیمگیریهای مهم و کنترل کلی را بر عهده دارد. شرکت مادر میتواند سرمایهگذاری کند، منابع مالی فراهم کند و استراتژیها را تعیین کند. شرکتهای تابعه، به عنوان زیرمجموعههای شرکت مادر، معمولاً در صنایع و بخشهای مختلف فعالیت میکنند و اغلب مستقل از یکدیگر عمل میکنند. هر شرکت تابعه معمولاً ریاست خود، تیم مدیریتی و ساختار داخلی خود را دارد و فعالیتهای عملیاتی خود را انجام میدهد. با این حال، شرکت مادر معمولاً نقش تأمین مالی، مدیریت استراتژیک و هماهنگی بین شرکتهای تابعه را ایفا میکند.
به طور کلی، ساختار شرکت هلدینگ به شرکت مادر و شرکتهای تابعه تقسیم میشود. شرکت مادر کنترل استراتژیک و امور مالی را بر عهده دارد، در حالی که شرکتهای تابعه معمولاً فعالیتهای عملیاتی خود را انجام میدهند. این ساختار به شرکت هلدینگ امکان میدهد تا از تنوع صنعتی و مزایای متعددی که از تحت کنترل داشتن شرکتهای تابعه به دست میآید، بهرهبرداری کند.
انواع شرکت هلدینگ
شرکتهای هلدینگ به چند نوع تقسیم میشوند، هرکدام با ویژگیها و عملکردهای مختلف:
شرکت هلدینگ محض (دارنده):
شرکت هلدینگ محض تنها مالکیت سهام شرکتهای دیگر را دارد و اصولاً به کنترل مدیریتی محدود میشود. این نوع هلدینگ اغلب به عنوان دارنده سهام شناخته میشود که به منظور تصمیمگیریهای مهم در شرکتهای تابعه مشارکت ندارد.
شرکت هلدینگ مختلط:
شرکت هلدینگ مختلط همزمان با نگاه داشتن به سهام شرکتهای وابسته، عملیات و فعالیتهای مستقلی را انجام میدهد. این نوع هلدینگ مشارکت فعّال در فعالیتهای روزمره شرکتهای تابعه را ترتیب میدهد.
شرکت هلدینگ فوری:
شرکت هلدینگ فوری مالک سهام شرکتهای دیگر است، اما خود توسط شرکت دیگری کنترل میشود. این نوع هلدینگ در واقع تحت کنترل یک شرکت دیگر است و کنترل شرکتهای دیگر را به وجود شرکت وابسته اش واگذار کرده است.
شرکت هلدینگ رده میانی:
شرکت هلدینگ رده میانی خود یک شرکت وابسته از یک سازمان بزرگ است. در این حالت، شرکت هلدینگ خود به عنوان یک نهاد میانی عمل کرده و نه تنها سهامدار شرکتهای تابعه، بلکه یک شرکت دیگر را که به تعداد زیادی شرکت تابعه میپردازد، دربرمیگیرد.
در کل، تفاوتهای میان این انواع هلدینگ از لحاظ کنترل، مشارکت فعّال، و نقش در ساختار سلسله مراتبی شرکتی قرار دارد. انتخاب نوع مناسب هلدینگ بستگی به استراتژی و اهداف کسبوکار دارد
روشهای دیگری نیز برای تقسیم بندی هلدینگها وجود دارد. برخی از شیوههای شکلگیری هلدینگ به شرح زیر است
استقرار از شرکتهای تخصصی:
برخی هلدینگها از شرکتهای تخصصی نشات میگیرند. به عنوان مثال، گوگل پس از تصمیم به گسترش فعالیتهای خود در حوزههای مختلف، هلدینگ آلفابت را ایجاد کرد و گوگل را به عنوان یک زیرمجموعه اعلام کرد. آلفابت حاوی شرکتهای دیگری نظیر وایمو (صنعت خودرانها)، وینگ (صنعت پهپاد) و کالیکو (پروژههای کند کردن فرایند پیر شدن و افزایش طول عمر) است.
نقش سرمایهگذاری:
بعضی هلدینگها به عنوان سرمایهگذاران عمل میکنند و با خرید بلوکهای بزرگ سهام شرکتهای دیگر، به تدریج به یک هلدینگ تبدیل میشوند. برکشایر هثوی (Berkshire Hathaway)، تحت هدایت وارن بافت، یکی از معروفترین مثالهای این نوع هلدینگ است. این شرکت از دوران کهن (فعال در نساجی) شروع شده و با درگیری در مدیریت شرکتهای دیگر، به یک هلدینگ بزرگ تبدیل شده است. در این نوع هلدینگ، ابتدا هلدینگ شکل میگیرد و سپس زیرمجموعههای خود را به تدریج انتخاب میکند. این در حالی است که در روش اول، ابتدا زیرمجموعهها وجود دارند و بر پایه آنها یک شرکت هلدینگ بنا میشود.
مزایای شرکت هلدینگ
شرکت هلدینگ یک ساختار سازمانی است که به وسیلهی آن یک شرکت مادر (هلدینگ) سهام یک یا چند شرکت تابعه (زیرمجموعه) را در اختیار دارد. هلدینگ معمولاً سهام این شرکتهای تابعه را به طور کامل یا جزئی در اختیار دارد و کنترل استراتژیک را بر آنها میپذیرد. در ادامه، به برخی از مزایای شرکت هلدینگ اشاره خواهم کرد:
- تنوع و متناسبسازی ریسک: یکی از مزایای اصلی شرکت هلدینگ، توانایی تنوع و متناسب سازی ریسک است. با داشتن سهام در چندین شرکت تابعه در صنایع مختلف، هلدینگ میتواند خطرات مرتبط با یک صنعت خاص را کاهش دهد. به علاوه، اگر یکی از شرکتهای تابعه موفقیت زیادی داشته باشد، سود هلدینگ از آن تأثیر میپذیرد.
- بهینهسازی مالی: هلدینگ میتواند از مزایای بهینهسازی مالی برخوردار باشد. با داشتن سهام در شرکتهای تابعه، هلدینگ میتواند از سودآوری و نقدینگی این شرکتها بهرهبرداری کند. همچنین، با دسترسی به منابع مالی بیشتر، هلدینگ میتواند به سرمایهگذاری در پروژهها و فرصتهای جدید بپردازد.
- اشتراک دانش و تجربه: شرکت هلدینگ میتواند دانش و تجربه خود را در مدیریت و عملکرد شرکتهای تابعه به اشتراک بگذارد. این امر میتواند منجر به بهبود عملکرد شرکتهای تابعه و افزایش بهرهوری در سراسر گروه شود.
- استراتژی و راهبرد متمرکز: هلدینگ میتواند استراتژی و راهبرد متمرکزی برای تمام شرکتهای تابعه تعیین کند. این امر میتواند باعث هماهنگی و همسویی بین فعالیتهای شرکتهای تابعه شود و به تحقق اهداف استراتژیک گروه کمک کند.
- قدرت مذاکره و تأثیرگذاری: با داشتن سهام در شرکتهای تابعه، هلدینگ قدرت مذاکره و تأثیرگذاری بیشتری در بازار و صنایعدر اختیار خواهد داشت. این قدرت میتواند در مذاکرات تجاری، رقابت با سایر شرکتها و تأثیرگذاری بر تصمیمگیریهای مربوط به صنایع و بازارها به کار گرفته شود.
- بهرهوری از منابع مشترک: شرکت هلدینگ میتواند از منابع مشترکی مانند تأمین مالی، منابع انسانی، فناوری، تحقیق و توسعه و برندینگ بهرهبرداری کند. این منابع ممکن است در سطح گروه بهبود یابند و هزینهها را کاهش دهند.
- مدیریت استراتژیک و سرمایهگذاری: شرکت هلدینگ میتواند سیاستها و استراتژیهای مشترک را برای تمام شرکتهای تابعه تعیین کند. همچنین، با تأمین سرمایه و منابع مالی، میتواند به پروژهها و فرصتهای سرمایهگذاری جدید مشغول شود.
- افزایش ارزش سهام: تحقق سودآوری و رشد در شرکتهای تابعه میتواند منجر به افزایش ارزش سهام هلدینگ شود. این امر میتواند به سهامداران و سرمایهگذاران هلدینگ سوددهی بیشتری را به ارمغان آورد.
مهم است بدانید که مزایا و موفقیت یک شرکت هلدینگ بستگی به استراتژیها، مدیریت و عملکرد هر شرکت تابعه درون آن دارد. همچنین، ممکن است برخی از مزایا در شرایط و موقعیتهای خاص بیشتر به چشم بیایند.
معایب شرکت هلدینگ
شرکتهای هلدینگ همچنین میتوانند با برخی معایب مواجه شوند. در زیر به برخی از این معایب اشاره میکنم:
- پیچیدگی سازمانی: ساختار شرکت هلدینگ معمولاً پیچیده است. این شرکتها ممکن است شامل چندین شرکت تابعه در صنایع و بخشهای مختلف باشند. مدیریت این ساختار پیچیده میتواند به مشکلاتی از جمله کنترل و هماهنگی بین شرکتهای تابعه، تصمیمگیریهای پیچیده و مدیریت مالی دشوار منجر شود.
- ازدیاد هزینهها: شرکت هلدینگ معمولاً هزینههای بالایی را بر عهده دارد. این هزینهها شامل مدیریت سازمانی، حقوق مدیران، استقرار سیستمهای مدیریتی و مالی، مشاوره و سایر هزینههای مرتبط با فعالیتهای هلدینگ میشوند.
- مشکلات کنترل و نظارت: در شرکت هلدینگ، شرکت مادر باید بتواند کنترل و نظارت مؤثر بر شرکتهای تابعه را داشته باشد. اما با افزایش تعداد شرکتهای تابعه و پیچیدگی ساختار، کنترل و نظارت ممکن است مشکلاتی را به وجود آورد.
- محدودیت در انعطافپذیری: شرکتهای هلدینگ معمولاً بر اساس استراتژیهای مدیریتی و سرمایهگذاری خود عمل میکنند. این ممکن است باعث محدودیت در انعطافپذیری و تغییرات سریع در عملکرد و استراتژیهای شرکتهای تابعه شود.
- مشکلات اطلاعاتی: در شرکت هلدینگ، ارتباط و انتقال اطلاعات بین شرکت مادر و شرکتهای تابعه بسیار مهم است. اما ممکن است این انتقال اطلاعات با مشکلاتی همچون عدم شفافیت و ارتباطات ناکارآمد همراه باشد.
- ریسک تنوع: شرکتهای هلدینگ معمولاً با داشتن شرکتهای تابعه در صنایع مختلف، تنوع بالایی را تجربه میکنند. اگر یکی از شرکتهای تابعه به مشکل برخورد کند، این میتواند تأثیر منفی روی سایر شرکتهای تابعه و شرکت مادر
نمونه هایی از شرکت های هلدینگ
شرکتهای هلدینگ در دنیا از اندازه و صنعت مختلفی برخوردارند. در زیر، نمونههایی از شرکتهای هلدینگ معروف آورده شدهاند:
آلفابت (Alphabet): آلفابت یکی از بزرگترین شرکتهای هلدینگ در دنیا است که مالکیت شرکت گوگل و سایر شرکتهای وابسته مانند وایمو و کالیکو را در اختیار دارد.
برکشایر هثوی (Berkshire Hathaway): تحت رهبری وارن بافت، این شرکت هلدینگ یکی از قدرتمندترین شرکتهای سرمایهگذاری است و مالکیت بلوکهای سهام در شرکتهای مختلف از جمله کوکاکولا، ولمارت، و گایکو به دست دارد.
تنسنت (Tencent): شرکت هلدینگ چینی تنسنت یکی از بزرگترین شرکتهای تکنولوژی در جهان است و مالکیت یک سری از شرکتهای موفق چینی و بینالمللی را داراست، از جمله ویچت و ویدئو بازی.
هواندا (Huawei): این شرکت چینی نیز به عنوان یک شرکت هلدینگ در حوزه تکنولوژی فعالیت میکند و مالکیت بسیاری از شرکتهای متخصص در زمینه تجهیزات مخابراتی و تلفن همراه را در اختیار دارد.
فرانس تلکام (Vivendi): یک شرکت هلدینگ فرانسوی که در زمینه رسانهها، سرگرمی، و ارتباطات فعالیت دارد و مالکیت شرکتهایی چون یونیورسال موزیک و کانالپلاس را دارد.
ویرویز (Vireo Health): یک شرکت هلدینگ در زمینه صنعت گیاهان دارویی و فعال در حوزه ماریجوانا پزشکی است که مالکیت چندین شرکت در این صنعت را داراست.
آلیانسبرگ (AllianceBernstein): شرکت هلدینگ فعال در حوزه مالی و سرمایهگذاری که مالکیت بلوکهای سهام در شرکتهای مالی و سرمایهگذاری مختلف را دارد.
نوبیس (Novartis): یک شرکت هلدینگ فارماسوتیکال که مالکیت شرکتهای فارماسوتیکال معتبری چون سانوفی و آلکوهول را در اختیار دارد.
این نمونهها تنها چند نمونه از شرکتهای هلدینگ در دنیا هستند و هرکدام در زمینهها و صنایع مختلف فعالیت میکنند.
سخن نهایی
در نهایت، شرکت هلدینگ یک نهاد تجاری چندوجهی است که با تمرکز بر مالکیت سهام و کنترل چندین شرکت وابسته، یک ساختار تحت یک سقف ایجاد میکند. این شرکتها، با ارتباطات تنگاتنگ و هماهنگی میان زیرمجموعهها، به دلیل بهرهوری اقتصادی، توسعه مشترک، و به اشتراک گذاری منابع، میتوانند به بهبود عملکرد و سودآوری گروه به صورت کلان کمک کنند. شرکت هلدینگ به عنوان یک مدل مدیریتی، امکان تنوع بخشیدن به فعالیتها و کسب و کارها را فراهم میکند. این مفهوم با توجه به نوع و اهداف هر شرکت هلدینگ، میتواند به شکلها و اندازههای مختلفی شکل گیرد. از هلدینگهای محض دارنده تا هلدینگهای مختلط و فوری، این نهادها یک زمینه برای نوآوری، رشد، و مدیریت بهینه را فراهم میسازند. در چشم انداز کسب و کارهای جهانی، نقش شرکت هلدینگ به عنوان یک سازوکار استراتژیک و اقتصادی، میتواند تاثیرگذاری قابل توجهی داشته باشد. از همین رو، تحلیل دقیق و فهم عمیق از انواع شرکتهای هلدینگ و علت شکلگیری آنها، برای متخصصان و کسب و کارها ضروری است تا بتوانند در مسیرهای رشد و توسعه بهینه حرکت کنند.
بدون دیدگاه